چند ماهی میشه که درد معده و شکم دارم و الان تو مرحله ای هستم که نمیتونم غذا بخورم و اگر حتی بخورم حالت تهوع شدید اونقدر اذیتم میکنه که قسم میخورم دفعه بعد دیگه هیچی نخورم.مدام درحال کم کردن وزنم.طوری که میترسم روی ترازو برم.

اونقدر دکتر رفتم که دفترچه بیمه ام تموم شده ولی نه تشخیص درست حسابی میدن و نه داروی مناسبی و من فکر میکنم هر روز که اینا چجوری دکتر شدن؟

امروز صبح رفتم پیش دکتر و گفت فقط عصبیه مثل تمام دکترای دیگه که اینو گفتن.ولی من مطمئنم ضعف در تشخیص خودشون رو با گفتن بیماری عصبی توجیه میکنن منم که خدا بخواد از دوکیلومتری استرس و اضطرابم مشخصه.

گاهی آدم احساس میکنه به بن بست رسیده و تلاشش بی فایده است.گاهی احساس میکنه ته خطه و من الان دقیقا همین حس و دارم.

اعصابم ضعیف شده و حوصله هیچکس و هیچ چیزو ندارم.نه چیزی خوشحالم میکنه و نه اشتیاقی دارم.

این روزها ولی میگذرن وتموم میشن مثل همه مشکلات دنیا که یه روز تموم میشن.

اینجا مینویسم تا سالها بعد یادم نره تو چه شرایط سختی دوام آوردم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نمونه سوالات درس مانتودوز صندوق شاهمیرزا خدا را در زندگی رها نكن ، رها نمیشوی Gary خرید بلیط هواپیما چارتر و ارزانقیمت | بلیط لحظه آخری ارزان احسان موبایل حسین حسین زاده Tim حقوق دریچه ای روبه جهانی نو