امشب تمامِ سلول های بدنم تورا میخواهد.
امشب من رفت و جایش را یک تو پر کرد.
امشب شانه های مردانه ات را میخواستم برای گریه کردن.
امشب دلم قدم زدن های بی وقفه میخواست با تو در تمام پیاده رو های جهان.
امشب یک شمع میخواستم و یک شب و یک حل شدن در آغوشت.
امشب یک کافه میخواستم و قهوه و شیرینی چشم هایت.
امشب تورا میخواستم و شیطنت های دخترانه ام.
امشب مردانگیت را برای تعریف نگی هایم میخواستم.
امشب یک شب سرتاسر با تو ولی سرتاسر بی تو بود.
درباره این سایت